امتحان منفور

تو یه جایی خوندم نوشته بود:برنامه هاتونو جار نزنید با عمل تون دیگرانو جذب کنید و موفقیتتونو به رخ بقیه بکشید راستش با این مسئله به شدت موافقم چون خیلیا قدرت تلکم دارن و می تونن با بازی کلمات آدمو مجذوب خودشون کنن اما اونی زرنگه که با اعمالش کاریزما ی درونی رو ایجاد کنه خیلی وقته به این مسئله فکر میکنم به رفتارای امروز و دیروز و فردا به کارایی ک بقیه می کنن به رفتار هم سن و سالام نه اینکه بگم باهاشون فرق دارم نه بالاخره همه مون از یه قماشیم اما بعضی رفتاراشون موجب رنجش دیگری میشه البته من هم چندین بار این اشنباه رو کردم متاسفانه خیلی از ما ها وقتی کسی چیزی رو اشتباه میگه قصد تمسخر یا ریشخند کردنشو داریم حتی اگه منظوری هم نداشته باشیم باز هم به نظر من این امر ناپسندیه ک بخندیم چون انسان جایز الخطاست و روزی می رسه که همون افراد هم اشتباه کنن در هر صورت به نظرم این فرهنگ غلطیه که بدبختانه رواج یافتهپ.ن: فردا امتحان فیزیک دارم اگه تونستید یه دعایی هم برای من بکنید امتحان منفور...ادامه مطلب

هر چی از امروز بگم کم گفتم روزی که به ضرس قاطع گند و افتضاح بود زنگ اول که وقتی پرده ی کلاسو می کشیدم و پرده نمی یومد اینور آخرشم انقد محکم کشیدم که لوله افتاد پایین و پرده مچاله گشت و به زور با دو تن از دوستان بالاخره درستش کردیم زنگ دومم ک وا وایلا شد یه دبیر داریم که فک میکنه از کره ی ماه اومده انقد اعتماد به سقف داره یه سوال طرح کرده بود که خیلیا غلط نوشته بودنش و من و چند تن از دوستان به اتفاق درست نوشته بودیم رفتم گفتم خب خانوم نمره ی اینو پخش کن این انصاف نیست که به بعضیا نمره میدی به بعضیا نه خانم بهش بر خورد و کلا زد ما بن ما رو از بیخ کند گفت از همه یه نمره کم میکنم خود در گیره بدبخت زنگ سوم هم که آقای پ دبیر ریاضی تشریف آوردن و گفتن امتحان موکول شده به زنگ آخر خلاصه بماند که تا زنگ اخر چه قد استرس کشیدیم و سرمون گیج رفت تا بالاخره یه امتحان نفرین شده رو بدیم امتحان هم که چه عرض کنم پنج تا سوال که به قطع یقین سخت بود و هر کدوم چهار نمره که کلا فک نکنم نمره ی مطلوبی که انتظار شو داشتم نصیبم بشه الانم که برگشتم بازم حس و حال سر جاش نیومده احساس میکنم تو سرم ابگوشت بار گذاشتن امتحان منفور...ادامه مطلب

چند روز پیش یا بهتره بگم چند وقت پیش روزش دقیق یادم نیست ولی می دونم که چند وقت پیش خیلی چیزا فهمیدم این که واقعا چی شده ؟ چرا ؟ این که واقعا تو دوسال گذشته چیکار کردم ؟ این که چه قدر تغییر کردم ؟ این که با چه آدمایی آشنا امتحان منفور...ادامه مطلب

شاید بگید این دیگه کیه ولی این یه واقعیته که یکی قبلا منو دوست داشت یعنی احساسشو درک میکردم چون خودم هم توی اون وضعیت قرار داشتم اما،اما اون امتحان منفور...ادامه مطلب

دلم گرفت امروز البته روز بدی نبودا فقط یه چیزایی مثله میخ کشیده شد رو سرم یکی از دوستام گفت مژه هات خیلی قشنگه بلند کوتاه بلند کوتاه هه اینو ک گفت نابود شدم یهو مردم یادمه همیشه زل میزد تو چشمام یهو خاطرات هجوم آرودن به امتحان منفور...ادامه مطلب

پارسال همین موقع ها بود که بدترین احساساسو نسبت ب مدرسه ام داشتم فک میکردم فقط می تونم به اسم مدرسه افتخار کنم نه به خودم خانواده ام خیلی خوشحال بودن ب اینو اون میگفتن دخترم تو فلان مدرسه میخونه و فلان و بهمان ولی یکی به امتحان منفور...ادامه مطلب

راستش خودمم بعضی وقتا از شناختن خودم عاجز میشم نمی دونم چرا؟ یه سوالای عجیبی میاد تو ذهنم ک جوابشون مبهم و ناشناختن مثلا صبح ک داشتیم زمین شناسی می خوندیم هزار تا سوال عجیب و غریب به مخم هجوم اورد مثلا چرا بشر تو دوره ی ک امتحان منفور...ادامه مطلب

تو یه جایی خوندم نوشته بود:برنامه هاتونو جار نزنید با عمل تون دیگرانو جذب کنید و موفقیتتونو به رخ بقیه بکشید راستش با این مسئله به شدت موافقم چون خیلیا قدرت تلکم دارن و می تونن با بازی کلمات آدمو مجذوب خودشون کنن اما اونی امتحان منفور...ادامه مطلب

هر چی از امروز بگم کم گفتم روزی که به ضرس قاطع گند و افتضاح بود زنگ اول که وقتی پرده ی کلاسو می کشیدم و پرده نمی یومد اینور آخرشم انقد محکم کشیدم که لوله افتاد پایین و پرده مچاله گشت و به زور با دو تن از دوستان بالاخره در امتحان منفور...ادامه مطلب